...








کلبه احساسات من

به بعضیام باس گفت هستی باش... نیستی هستن..!!

 

حوا که بغض کند خدا هم اگر برایش سیب بیاورد باز چیزی جز آغوش آدم آرامش نمیکند ...

 

 

ایرادی ندارد . . .

 

این شبها که من تو را آه میکشم،

 

تو در آغوش دیگری نفس عمیق بکش تا دیوانه ترش کنی...

 

 

اشک های نیامدنت روی گونه هایم ماسیده.نبوس! نمک گیر میشوی !

 

 

آنقــدر مرا سرد کرد ؛

 

از خودش .. از عشق ...

 

کــه حالا بــه جای دلبستن ، یخ بسته ام...

 

آهای !!! روی احساسم پا نگذاریــد ..

 

لیز می خوریــد...

 



نوشته شده در شنبه 4 خرداد 1392برچسب:,ساعت 18:52 توسط شيوا|




مطالب پيشين
» <-PostTitle->
Design By : ParsSkin.Com