کلبه احساسات من
به بعضیام باس گفت هستی باش... نیستی هستن..!!
خـــــسته اَم ! از این دلـــــداری هـ ـایِ مـــــجازی به دنبال کسی هستم که با درد آشنا باشد... گاهی وقتا دلم میخواد بگم من رفتم باهات قهرم دیگه تموم دیگه دوستت ندارم و چقدر دلم میخواد بشنوم کجا؟غلط میکنی که میری مگه دست خودته ؟رفتن به این راحتی نیست ولی حیف... چرا آدما نمیدونن بعضی وقتا خدافظ یعنی نذار برم یعنی برم گردون ، سفت بغلم کن ، سرمو بچسبون به سینت و بعد بگو خدافظ و زهرمار ، بیخود کردی میگی خدافظ مگه میذارم بری؟!! مگه الکیه؟؟؟؟ چرا میذارن بری؟؟؟؟ چرا نمیفهمن نمیخوای بری؟؟؟؟ چرا نمیفمن که میخوای نازتو بکشن؟؟؟؟ بعضی وقتا هست که دوس داری کنارت باشه… بذاره اشك بريزي راحت شي بعد آروم تو گوشت بگه: ” دیوونه من که باهاتم “ بـاید ، مـردانگـی ببــارد ازســر ُ روی ِ کــارهایــَـت ، سینــه ســپـر کنی وقت ِ بی حوصلگـی ـهـایـَم و مـن زنانگـی اَم را مــُشت کــنم بکـوبـَــم بر هیبــَت ِ مردانگــی اَت . خستــه که شدم از بـه جایــی نرسیدنــَم
قید دنیا را میزنم
دنیایم شوی
گـاهـی دلِـت مـیـخـواد هـمـه بـغـضـات نام:دیوانه
گاهی نیاز داری به یه آغوش بی منت که تو رو فقط و فقط واسه خودت بخواد که وقتی تو اوج تنهایی هستی با چشماش بهت بگه : هستم تا ته تهش! هستی؟؟؟
گــاهی دلم میخواد خودم روبغل کنم ببرمش روی تخت بخوابونمش ملافه رو بکشم روش دست ببرم لای موهاش و نوازشش کنم حتی براش لالایی بخونم وسط گریه هاش بگم غصه نخور خودم جان درست میشه...درست میشه... اگر هم نشد به جهنم!...
وقــتی اومــدم پــیشت مـیخوام دستمــوبزارم روچــشات ودرگـــوشت بگـــم: اگـــه گــفتی مــن کیــم؟؟ تـــوام باخنــده بگی همونی که دلتــنگش بودم.... مــنم تــوگوشــت زمـــزمه میکنم:"عـــــــــاشقتم"دیــوونه!
سر به هوا نیستم امــــــــــــا همیشه چشم به آسمان دارم حال عجیبی ست دیدن همان آسمان که “شاید “تــــــــــــو دقایقی پیش به آن نگاه کرده ای…!!!! دلم برای کسی تنگ است که داشتن چشماش آرزوم بود ولی جلوی چشمام،چشمای نازشو پر ازخون دیدم خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا دلم واسش تنگ شده عاشقی چیزی برای هدیه نیست طرح دریا و غروب و گریه نیست عاشقی یک کلبه ویرانه نیست صحبت از شمع و گل و پروانه نیست عاشقی تنهای تنها یک تب است بی تو مردن در سکوت یک شب است مدتهاست میخوام رازی رو که در سینه دارم بهت بگم... ولی نمیتونم... دلم میخواد وقتی که از کنارم رد میشی... این راز رو از توی چشمای عاشقم بخونی...! تا این که امروز... قلم برداشتم تا... از بی مهری هات بنویسم... ولی وقتی قلم رو از روی کاغذ برداشتم... دیدم نوشتم... دوست دارم... ( هر چند مال من نشدی ولی ازت خیلی چیزا یاد گرفتم.) پاره تنم.. به تن دیگری رفتی؟.....! عادتم را که میدانی.... چندشم می شود... لباسی که بر تن دیگری بوده بپوشم... دیگرنمی خواهمت... برو با اون غریبه که حالا آشنایت شده خوش بگذرون.. قدیــما گنجشــــــک رو رنگ میکردند جای قناری میفروختند حالا....... هوس را رنگ میکنن و جای عشق میفروشن... تنهایــــی خـیلی خوبه اما
چقدر سخته.... اونی ک دوسـش داری بشینه کنارت . . . از کسی ک دوسـش داره بگـــه......
دلـــم شــــانه هـــــایِ حــــقیقی می خــــواهد !
دلش غمگین ...
خودش ساده،
کمی از جنس ما باشد....
محکم بغلت کنه…
شهرت:آواره
شغل:عاشق
نام پدر:پریشان
نام مادر:گریان
نام خواهر : نگران
نام برادر : انتظار
نام دوست : بی خیال
محله : از دیار فراموش شدگان
درد : سکوت
غزل : آه
دبیرستان : عاشقان
جرم : به دنیا آمدن
محکوم : به زنده ماندن
نشانی : شهر صفا میدان وفا بزرگراه محبت خیابان آشنایی چهارراه سرگردانی کوچه ی عشق پلاک بی کران منزل چشم انتظار
یاد گرفتم به خاطر کسی که دوسش دارم باید دروغ بگم.
یاد گرفتم هیچ وقت هیچ کس ارزش شکستن غرورمو نداره.
یاد گرفتم گریه های هیچ کس رو باور نکنم.
یاد گرفتم بهش هیچ وقت فرصت جبران ندم.
یاد گرفتم هر روز دم از عاشقی بزنم ولی خودم عاشق نباشم.
Design By : ParsSkin.Com |