ایستگاه اول....قلب تو.......








کلبه احساسات من

به بعضیام باس گفت هستی باش... نیستی هستن..!!

 

از نردبان ِ موهایت که پایین می آیم،


در حیاط خلوت شانه هات …


مهمانم کن به نوشیدن ِ یک فنجان


لبریز از شراب سرخ  لبت !


و راهی ام کن …


راه ِ زیادی نمانده


مقصد بعدی:


" ایستگاه  اول  قلب  تو"

 

زخم زندگی ات منم


همه به زخم هایشان دستمال می بندند
تو


اما


به زخمت


دل بسته ای

 



نوشته شده در جمعه 27 مرداد 1391برچسب:,ساعت 15:50 توسط شيوا|




مطالب پيشين
» <-PostTitle->
Design By : ParsSkin.Com